تبرک نجستن صحابه به غیر پیامبر(صلی الله علیه و آله)، حتی خلفاء
وهابیان می‌گویند: «صحابه، بعد از پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) به آب وضو و آثار وجود ابوبکر، عمر و عثمان تبرک نمی‌جستند».[1] بن باز، مفتی سابق وهابیان می‌گوید: «انّ الصحابة لم یفعلوا ذلک مع غیر النبی(صلی الله علیه و آ
وهابيان ميگويند: «صحابه، بعد از پيامبر خدا(صلي الله عليه و آله) به آب وضو و آثار وجود ابوبكر، عمر و عثمان تبرك نميجستند».[1]
بن باز، مفتي سابق وهابيان ميگويد: «انّ الصحابة لم يفعلوا ذلك مع غير النبي(صلي الله عليه و آله)، و لو كان خيراً لسبقونا اليه»[2]؛ «صحابه با غير پيامبر(صلي الله عليه و آله) چنين نكردند و اگر اين كار خوب بود، آنان بر ما سبقت ميگرفتند».
شيخ محمد بن ابراهيم آل الشيخ، مفتي فعلي آنان نيز در اين باره ميگويد:
و هذا غلط ظاهر، لا يوافقهم عليه اهل العلم و الحق؛ و ذلك انّه ما ورد الاّ في حقّ النبي(صلي الله عليه و آله) فابوبكر و عمر و ذوالنورين عثمان و علي و بقية العشرة المبشرين بالجنة و بقية البدريين و اهل بيعة الرضوان، ما فعل السلف هذا مع واحد منهم... فاقتصارهم علي النبي(صلي الله عليه و آله) يدلّ علي انّه من خصائص النبي(صلي الله عليه و آله).[3]
و اين (تبرك به آثار غير پيامبر(صلي الله عليه و آله غلطي آشكار است كه اهل علم و حق، با آن موافقت ندارد؛ زيرا اينگونه تبركات، تنها در حق پيامبر(صلي الله عليه و آله) وارد شده است؛ پس ابوبكر و عمر و ذوالنورين عثمان و علي(عليه السلام) و بقيه ده نفري كه بشارت به بهشت به آنها داده شده و بقيه بدريها و اهل بيعت رضوان، هيچگاه سلف در حق يكي از آنان چنين نكردند... پس اكتفاي آنان بر تبرك به پيامبر(صلي الله عليه و آله) دلالت دارد بر اينكه تبرك جستن، اختصاص به پيامبر(صلي الله عليه و آله) داشته است.
وهابيان حتي برداشت علماي متقدم، همچون نووي شافعي را رد كرده و ميگويند:
«نووي» در جايز دانستن تبرك جستن به آثار صالحان و لباس آنها، اشتباه كرده است؛ زيرا كه صحابه، بعد از پيامبر خدا(صلي الله عليه و آله) به آثار و لباس ابوبكر و عمر و عثمان تبرك نميجستند؛ پس، از اين كار صحابه معلوم ميشود كه تبرك جستن، مختص به وجود پيامبر خدا(صلي الله عليه و آله) ميباشد.[4]
پاسخ:
با توجه به دلايلي كه پيش از اين گذشت، ثابت شد كه صحابه، تابعين و انديشمندان اسلامي، به آثار پيامبر خدا(صلي الله عليه و آله) تبرك ميجستند؛ اما چه دليلي وجود دارد كه اين امور، مختص به پيامبر خدا(صلي الله عليه و آله) باشد؟ حال آنكه انديشمندان اسلامي، تنها برخي از امور و احكام، همچون وجوب نماز شب و حق داشتن بيش از چهار همسر را از اختصاصات آن حضرت دانسته و تبرك جستن را از مختصات ذات آن حضرت ندانستهاند. آنان حتي تبرك جستن به آثار صالحان را نيز تأييد ميكنند؛ با در نظر گرفتن اين توضيح و مشروعيت تبرك جستن به آثار صالحان، اين سؤال پيش ميآيد كه آيا تبرك نجستن صحابه به آثار ابوبكر، عمر و عثمان، به خاطر مجاز نبودن تبرك جستن از غير پيامبر خدا(صلي الله عليه و آله) بوده است يا اينكه صحابه، براي آنها چنين فضيلت و جايگاهي را قائل نبودند؟
حقيقت هرچه باشد، دلايل تاريخي و روايي، بيانگر اين مطلب است كه صحابه و تابعين، به آثار غير پيامبر(صلي الله عليه و آله) كه برايش شأنيت تبرك قائل بودند، تبرك جستهاند كه نمونههايي از اين تبرك جستنها بيان ميشود:
تبرك جستن از جايگاه نماز امام علي(عليه السلام)
سمهودي هنگام توضيح ستون محرس در مسجدالنبي مينويسد:
علي بن ابيطالب(عليه السلام) بر روي صفحه اين ستون مينشست. اين ستون نزديك قبر رسول خدا(صلي الله عليه و آله) و بعد از دربِ منزل آن حضرت(صلي الله عليه و آله) قرار داشت. در مقابل اين ستون، درگاهي بود كه آن حضرت وقتي در منزل عايشه حضور داشت، از آن براي ورود به روضه مباركه استفاده ميكرد. اين ستون، همان ستوني است كه امير مدينه، پشت به آن ميايستاد و نماز ميخواند. براي همين اقشهري مينويسد: ستون مصلاي علي(عليه السلام)، امروزه مشهورتر از آن است كه از اهل حرم مخفي مانده باشد و امروزه، امرا در كنار آن مينشينند و نماز ميخوانند. گفته شده است كه اين ستون را جايگاه بزرگان ميناميدند؛ زيرا افراد شريف و بزرگ، در آنجا مينشستند.[5]
تبرك جستن از مكان سكونت فاطمه(عليه السلام)
از مسلم بن أبيمريم و برخي ديگر نقل شده است:
درب خانه فاطمه زهرا(عليه السلام) در مربعي قرار داشت كه دور قبر را گرفته بود. سليمان ميگويد: «مسلم به من گفت: نماز در كنار اين در را فراموش نكن; زيرا اين درب خانه فاطمه زهرا(عليه السلام) است كه علي× از آن داخل ميشد».[6]
تبرك جستن از آب دهن امام حسين(عليه السلام)
هنگامي كه حسين بن علي× از مدينه به سوي مكه ميرفت، از كنار ابنمطيع گذشت كه مشغول كندن چاهي بود. ابنمطيع عرض كرد: «پدر و مادرم به فدايت، قصد كجا را داري؟». فرمود: «مكه» و اضافه كرد كه شيعيانش در كوفه براي او نامه نوشتهاند. ابنمطيع عرض كرد: «پدر و مادرم به فدايت، ما را با بودنت در ميانمان بهرهمند ساز و به سوي ايشان نرو». اما حسين(عليه السلام)، قبول نكرد. پس ابنمطيع عرض كرد: «اين چاه را كندهام و امروز بايستي كه مقداري آب در آن ظاهر شود. لطف نماييد و دعا كنيد كه چاه بابركت باشد». آن حضرت(عليه السلام) فرمود: «مقداري از آب آن به من بدهيد». مقداري آب آوردند و آن حضرت مقداري از آن را نوشيد، سپس مقداري را در دهان مضمضه كرد و آن را در چاه ريخت. پس آب آن چاه، گوارا و فراوان شد.[7]
تبرك جستن به مركب امام رضا(عليه السلام)
ابنحجر هيتمي در كتابش مينويسد:
هنگامي كه علي بن موسي(عليه السلام) به نيشابور رسيد، مردم دور مركب او جمع شدند. آن حضرت(عليه السلام) سرش را از كجاوه بيرون آورد. مردم او را مشاهده ميكردند؛ اين در حالي بود كه عدهاي گريه ميكردند، عدهاي ضجه ميزدند، عدهاي لباسهاي خود را چاك ميزدند، بعضي خود را به خاك انداخته بودند، بعضي پاي مركب و عدهاي افسار آن را ميبوسيدند و... .[8]
تبرك جستن از خاك قبر حمزه سيدالشهدا(عليه السلام)
رواياتي نيز داريم كه بيان ميدارد تربت مدينه، شفاي هر دردي است. از جمله زركشي ميگويد: «تربت قبر حمزه از منع برداشتن خاك حرمين استثنا شده است؛ زيرا همگان بر جواز آن براي معالجه صداع[9] اتفاق دارند».[10]
گذشته از تأييد نظري اهل سنت، بر اساس نمونههاي رفتاري و عملكرد آنها، اهل سنت نيز به قبر بزرگانشان تبرك ميجستند. شمسالدين ذهبي شافعي، از عالمان علم رجال ميگويد: «شخصي مقداري از خاك قبر سعد بن معاذ را برداشت؛ سپس به آن نگاهي كرد و ناگهان آن را مشك يافت».[11]
ابن حجر عسقلاني نيز ميگويد: «عبدالله بن غالب حداني در سال 183 هـ .ق، در روز هشتم ذيالحجه (يوم الترويه) كشته شد و مردم از خاك قبر او، همانند مشك برميداشتند».[12]
[1]. تيسير العلام شرح عمدة الحكام، ج1، ص258.
[2]. التبرك، ابن جديع، ص268.
[3]. من مجموع فتاوي و رسائل ابن ابراهيم، ج1، صص 103 و 104.
[4]. شرح سنن ابيداود، ج23، ص46.
[5]. وفاء الوفا، ج2، ص448.
[6]. همان، ج2، ص450.
[7]. الطبقات الكبري، ج5، ص144.
[8]. الصواعق المحرقه، ص310.
[9]. سر درد.
[10]. وفاء الوفاء، ج2، ص60.
[11]. سير اعلام النبلاء، ج1، ص289.
[12]. تهذيب التهذيب، احمد بن حجر عسقلاني، ج5، ص310.